خویشاوندان کشتگان برای اعتراض به نبود امنیت برای شیعیان در این شهر و دیگر شهرهای بزرگ این کشور بهمدت چهار روز از دفن اجساد خودداری کردند و نهایتاً پس از دیدار راجه پرویز اشرف، نخستوزیر با آنان و برکناری سروزیر استان بلوچستان و قول مساعد وی برای بهبود وضعیت امنیتی شیعیان، اجساد را به خاک سپردند. پیش از آن نیز مردان مسلح 26مرد هزاره را از اتوبوسی که راهی زیارت در ایران بود، پیاده و در برابر چشمان همسرانشان اعدام کردند. این حادثه نزدیک روستای ماتسونگ در استان بلوچستان رخ داد که از پایگاههای گروه لشکر جنگوی به شمار میرود.
گروه لشکر جنگوی که از گروههای تندروی سنیمذهب است، مسئولیت این دو انفجار را که بیش از 120زخمی نیز برجا گذاشت، برعهده گرفت. این گروه در پی آن است که با دمیدن در کوره اختلافهای اهل تشیع و تسنن، حکومتی بر مبنای آموزههای تسنن بنا کند. لشکر جنگوی معمولاً در مراسم مذهبی هزارهها بمب منفجر و تکتیراندازها به آنان تیراندازی میکند. مالک اسحاق، رهبر این گروه، پارسال پس از گذراندن 14سال زندان، به جرم ارتباط با دهها مورد قتل و عمل تروریستی میان استقبال افراد و طرفداران خود، از زندان آزاد شد. وی اکنون در جنوب استان پنجاب زندگی میکند. وی اخیراً در مصاحبه با رویترز، شیعیان را بزرگترین کافران روی زمین توصیف کرد.
خشونت علیه شیعیان پاکستان
بنا بر اعلام سازمان دیدبان حقوقبشر، شیعیان که حدود 20درصد از جمعیت حدودا 180میلیون نفری پاکستان را تشکیل میدهند، در سال گذشته میلادی هدف خشونتهای بیسابقهای بودند. بیش از 400شیعه در حملات مختلف کشته شدند. برخی گروههای تندرو در پاکستان معتقدند که جای هزارهها در این کشور نیست و آنان باید به وطن اصلی خود یعنی افغانستان بازگردند. هزارههای فارسیزبان که عمدتاً شیعه هستند، بیش از یک قرن پیش از افغانستان به پاکستان مهاجرت کردند. شمار آنان در شهر کویته به حدود 500هزارنفر میرسد.
شیعیان ساکن پاکستان با چنین خشونتهایی بیگانه نیستند اما اخیراً این حوادث دامنه گستردهای پیدا کرده و چهره بسیار خشنتری گرفته است. اعضای گروههای تندرو با چنان گستاخیای در سالهای اخیر دست به کشتار شیعیان زدهاند که باعث گمانهزنیهایی درباره ارتباط آنان با برخی دستگاههای امنیتی پاکستان شده است. با وجود اینکه ارتش پاکستان ظاهرا از سال2001 به بعد رابطه خود را با گروههای اسلامگرایی همچون لشکر جنگوی قطع کرد، برخی فعالان معتقدند که دستکم در سطح محلی، هنوز پیوندهایی بین دوطرف پا برجاست و مقامات، مسائل را نادیده میگیرند. به اعتقاد آنان، خوشبینانهترین توجیه این است که این مقامات بیکفایت هستند اما توجیه دیگر این است که ارتش همچنان با افراطگرایان سنیمذهب ائتلافی غیررسمی دارد. با این حال، مقامات محلی این اتهامها را رد میکنند. جامعه این کشور تا همین یک دهه پیش بسیار نسبت به اکنون روادارتر بود. کویته مقر شورای سری رهبری طالبان افغانستان است. کارشناسان میگویند که گروههای افراطی سنیمذهب را عمدتاً محافلی در عربستان سعودی تأمین مالی میکنند.
هزارههای شیعه در کویته
هزارههای کویته میگویند سالهاست که در محاصره زندگی میکنند. در خلال دو سال اخیر، بسیاری مجبور شدهاند که فعالیت اقتصادی را در بخشهای غیرهزارهنشین شهر تعطیل کنند و به دوبخش هزارهنشین شهر پناه ببرند. آمارها نشان میدهد که در سال گذشته، حضور هزارهها در دانشگاه بلوچستان در کویته 95درصد و در دانشگاههای خصوصی 83درصد کاهش یافته است. چندین مغازهدار نیز در بازارهای اصلی شهر به ضرب گلوله کشته شدهاند. عبدالخلیق هزاره، رئیس حزب دمکراتیک هزاره که پس از کشتار اخیر شیعیان دست به اعتصاب غذای سه روزه زد، گفت که استادان و آموزگاران هزاره تقریباً همه رفتهاند؛ آنان یا در خانه نشستهاند یا برخی پزشکان و یا کسانی که تحصیلات عالی دارند، به استرالیا مهاجرت کرده و باغبان شدهاند. بهگفته وی، وضع به قدری خراب است که اکنون هزارهها برای خرید از بازار سبزیجات شهر احساس امنیت نمیکنند و این کار را به کسان دیگر واگذار میکنند. از سال2001، بیش از 50هزار نفر از هزارهها پاکستان را ترک کردهاند.
یک سال پیش، لشکر جنگوی نامهای منتشر و در آن تمام شیعیان هزاره در کویته را به مرگ تهدید کرد و به آنان هشدار داد که تا پایان سال 2012شهر را ترک کنند یا منتظر مرگ باشند. در این نامه نوشته شده بود: وظیفه مذهبی ماست که تمام شیعیان را بکشیم و پاکستان را از این ملت ناپاک پاک کنیم... رسالت ما در پاکستان آن است که تمام شهرها، روستاها و نقاط دیگر از شیعیان و شیعیان هزاره پاک شود و مانند همیشه در سراسر پاکستان، بهخصوص کویته، ما به جهاد موفقیتآمیز خودمان علیه هزارههای شیعه ادامه خواهیم داد و پاکستان به گورستان آنان تبدیل خواهد شد.
به گفته خلیق، این تهدید توخالی نبود و هرماه بهطور متوسط سهمورد حمله رخ داد که بیش از 125کشته بهجا گذاشت. این کشتهها رهبران سیاسی یا مذهبی نبودند بلکه دانشجو، آموزگار، مغازهدار و کارمند بودند. به گفته هزارهها، این قبیل حملات در طول 20سال گذشته کمابیش وجود داشته اما اکنون این حملات به در خانههای آنان رسیده است. حالا هزارهها از خود میپرسند بعداً چه میشود؟ آیا مهاجمان به درون خانه میآیند؟
علی دایانحسن، مدیر دفتر دیدبان حقوق بشر در کراچی تأیید میکند که در دو سال گذشته، حملات به شیعیان بهطور کلی و بهخصوص به هزارهها بهطور پیوسته افزایش یافته است. به گفته وی، این خشونت یکسویه است. گروههای افراطی سنی، بهخصوص سپاه صحابه و لشکر جنگوی شیعیان را هدف میگیرند؛ شیعیانی که جزو هیچ دسته و گروه مذهبی یا سیاسی نیستند و سرشان در زندگی خودشان است. دایان حسن خاطرنشان میکند که هزارهها به این دلیل هدف قرار میگیرند که از نظر قومی متمایز هستند. یک عامل دیگر نیز این است که هزارههای افغان در دهه 1990که طالبان در افغانستان به قدرت رسیدند، جزو ائتلاف شمال بودند که با طالبان میجنگیدند. وی میافزاید: لشکر جنگوی از شاخههای سپاه صحابه است و اعضای سپاه صحابه و لشکر جنگوی در افغانستان با هزارهها میجنگیدند و در قتل عام مزارشریف شرکت داشتند. آزار و کشتار هزارهها توسط این گروهها در افغانستان سابقه دارد و اکنون این کار به پاکستان کشیده شده است.
مصونیت گروههای مهاجم به شیعیان
دایان حسن درباره اینکه چگونه گروههایی مانند لشکر جنگوی ظاهراً با مصونیت میتوانند به هزارهها حمله کنند، به ائتلاف تاریخی با دستگاه نظامی پاکستان اشاره میکند. ارتش از این گروهها برای حمایت از طالبان در افغانستان استفاده میکرد، همچنین با توجه به دشمنی تاریخی پاکستان با هند، این گروهها به نوعی ابزار فشار غیررسمی اسلامآباد بر دهلی نو به شمار میروند. یکی دیگر از این گروهها لشکر طیبه است که در سال 2008 حملهای به بمبئی در هند انجام داد. گروهی از مردان مسلح بهمدت سه روز چندهتل و ساختمان عمومی را در بزرگترین شهر تجاری هند تصرف کردند و با کشتن بیش از 160نفر با پلیس و مأموران امنیتی هند درگیر شدند. دهلینو عامل این حادثه را که به 11سپتامبر هند معروف شده است، لشکر طیبه دانست که با حمایت اسلامآباد دست به این حمله زد. اما پاکستان با رد حمایت از این حمله، دست داشتن گروههای تندروی اسلامگرای مستقر در این کشور را در این حمله تلویحاً تأیید کرد.
افزون بر این، کارشناسان خاطرنشان میکنند که دولت پاکستان بهعلت مبارزه مستقیم با گروههای اسلامگرایی همچون تحریک طالبان پاکستان، از توانایی لازم برای مقابله با دیگر گروهها برخوردار نیست. به گفته آنان، اسلامآباد ترجیح میدهد که اول با گروههایی مقابله کند که اقتدار دولت مرکزی را به چالش میکشند و فعلا بقیه را نادیده بگیرد. در این وضعیت، گروههای دیگر فضای لازم را برای فعالیت عناصر خود آماده میبینند. دایان حسن در اینباره میگوید: خوشبینانهترین توجیه این است که دولت و دستگاههای امنیتی آن بیکفایت بوده و از فراهم آوردن امنیت اساسی برای شهروندان خود ناتوان هستند. به گفته وی، توجیه بدبینانه این است که دستگاه امنیتی، اطلاعاتی و شبهنظامیان همدست این گروهها هستند. بسیاری از فعالان هزاره از همدستی سپاه سرحد با گروههای مهاجم خبر میدهند.
در چندین مورد، پیادهکردن هزارهها از اتوبوس و تیراندازی به آنان از فاصله نزدیک، آن هم نزدیک ایستهای بازرسی سپاه سرحد صورت گرفته است. سپاه سرحد نیروی نظامی ذخیره فدرال در پاکستان است که اعضای آن عمدتاً از قبایل مرزهای غربی این کشور هستند و فرماندهی آن بر عهده ژنرالهای ارتش است.
اما دولت فدرال و استانداری بلوچستان با اشاره به تلفات پلیس و نیروهای امنیتی که بر اثر درگیری با گروههای مسلح بهبار آمده است، این ادعا را رد کرده و بر اراده خود برای مبارزه با آنان تأکید میکنند. با این حال، فعالان هزاره میگویند که این تلفات نه در درگیری با لشکر جنگوی بلکه با ملیگرایان بلوچ بهبار آمده است. اما واقعیت هر چه باشد، چیزی که روشن است، این است که حکومت از مجازاتکردن کسانی که در کشتارها شرکت دارند، ناتوان است. خلیق میگوید که اگر ارتش اراده کند، ظرف یک هفته میتواند عوامل حملهها را بازداشت کند. گروهی دیگر از منتقدان، قوه قضاییه را فاقد اراده لازم برای پیگرد عوامل خشونت میدانند.
بهنظر میرسد که لشکر جنگوی قصد ندارد از کارزار خود علیه هزارهها دست بردارد. اعضای این گروه به قول خود برای حمله به شیعیان هزاره درصورتی که تا پایان سال 2012 از کویته نروند، عمل کردند و حالا وعده کردهاند که عملیات خود را دوبرابر خواهند کرد. در بیانیهای که این گروه مسئولیت حمله انتحاری کویته را برعهده گرفت، همچنین گفته شده است که لشکر جنگوی اجازه نخواهد داد در سال2013 هیچ شیعهای در این شهر زندگی کند. این بیانیه افزوده است: پیام ما ساده است: «آماده کشتن یا کشته شدن باشید». صرفنظر از اقدام دولت، قرائن حاکی از آن است که واقعیت بیرحمانه برای هزارهها، تداوم موج حمله و مرگ در سال 2013 است.